از فیضیه تا اِستراسبورگ
چه بر سر شما آمده که بهجای دشمنی و افشای جنایات یزیدیان زمان و روشنگری در خصوص خطر دشمن اسرائیلی، آمریکایی و سعودی که دستانشان به خون میلیونها انسان بیگناه آلوده است، نظام اسلامی و امام خامنهای عزیز را متهم مینمایید؟
جمعی از طلاب و دانشآموختگان مدرسهعالی شهید مطهری (ره) تهران در بیانیهای با عنوان «از فیضیه تا اِستراسبورگ» اظهارات شیخ هتاک را محکوم کردند و خطاب به او آوردهاند: چه بر سر شما آمده که بهجای دشمنی و افشای جنایات یزیدیان زمان و روشنگری در خصوص خطر دشمن اسرائیلی، آمریکایی و سعودی که دستانشان به خون میلیونها انسان بیگناه در پهنه گیتی آلوده است، نظام اسلامی و امام خامنهای عزیز را که مظهر اقتدار و صلابت اسلام و مسلمین و مدافع حقوق مظلومان عالم است را متهم مینمایید؟ و در دفاع از منافقین خلق که ۱۷۰۰۰ انسان بیگناه را ترور و شکنجه کردند، جلاد را بهجای شهید جا میزنید و گناه باغیان و شورشگران علیه حکومت اسلامی را که امنیت و مال و ناموس ایران عزیز را به خطر انداختند، تطهیر مینمایید؟
متن بیانیه بدین شرح است:
«بسمالله الذی انعم علینا بنعمة الولایة»
از فیضیه تا اِستراسبورگ
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا» (کهف ۱۰۳)
جناب آقای شیخ محمود امجد!
با دلی مجروح و غمی جانکاه، خسران و سقوط بصیرت سیاسی و اخلاقی جنابعالی، از دست رفتن تمام مجاهدتهای گذشته شما را ناباورانه به تماشا نشستهایم و خدا میداند این روزها برای ارادتمندان دیروزتان چقدر سخت میگذرد.
آنگاه که به توصیههای مشفقانه ما در نامه قبلی در دوران فتنه ۸۸ اعتنا نکردید و برای آن سخنان در جلسه امامزاده صالح تهران، در باب لزوم اطاعت و دفاع از نظام اسلامی و شخص ولی امر مسلمین گوش شنوایی نداشتید، به عیان تحقق آیه شریفه: «وَمَا أَنتَ بِهَادِی الْعُمْیِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُون» (و تو هدایتکننده کوردلان از گمراهیشان نیستی و نمیتوانی [دعوتت را] جز به آنان که به آیات ما ایمان میآورند و تسلیم [فرمانها و احکام] خدا هستند، بشنوانی). (نمل/ ۸۱). را در وجود شما دیدیم.
در آن جلسه از شما خواهش کردیم اگر به آنچه در خصوص وجوب حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی و لزوم پشتیبانی از ولایتفقیه به ما آموختهاید اعتقاد ندارید، حداقل سکوت اختیار کنید تا دشمنان از حرفهای شما سوءاستفاده نکرده و انقلاب اسلامی و شخص رهبری معظم را تضعیف نکنند اما شما با میدان دادن به خنّاسان و بیماردلانی که از حسادت و دشمنی با مولا و مقتدایمان امام خامنهای حفظه الله، انگشت غیظ به دندان میگرفتند، به مسیر انکار ولایت و حکومت اسلامی و تخریب و تضعیف رهبری معظم بازگشتید و با نادیده گرفتن بزرگواریها و رفتار کریمانه رهبر عزیز و معظم انقلاب نسبت به اشتباهات و کملطفیهایتان دوباره ناسپاسانه همپیاله منافقان و دشمنان اسلام و انقلاب و امام خمینی و رهبر معظم انقلاب شدید.
اظهارات سخیف و موهنی توسط جنابعالی و فرزند بیسواد و مطرود شما که به دنبال دیده شدن است، علیه روحانیت شیعه و رهبر سربلند و محبوب قلبها حضرت آیتاللهالعظمی امام سید علی خامنهای، از کشور فرانسه مخابره شد و رسانههای عبری - عربی با ذوقزدگی تمام به نام پیام استاد اخلاق فراری از وطن از قول جنابتان منعکس شد، ما از این سخنان اظهار برائت میکنیم و آن را در جهت تحقق آنتیتز انقلاب میدانیم و در دفاع از حریم ولایت، نظام مقدس اسلامی و حرمت خون پاک شهیدان و خانوادههای معظم شهدا خطاب به ملت شریف و انقلابی ایران اسلامی بهویژه جامعه حوزوی و دانشگاهی، نکاتی به عرض میرسانیم:
ما از آیه قرآن کریم و مکتب پیر و مراد همیشگیمان خمینی کبیر و شهدای والامقام هشت سال دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و شهدای عزیز هستهای ایران سربلند و لسان خود شما در مجالس عزای امام حسینی - که تمام عزت و آبرویتان را از روضهها و ترویج فرهنگ آن حضرت داشتید - به خوبی آموختیم که در راه حمایت از اسلام و انقلاب اسلامی و امام خامنهای، با احدی حتی پدر و مادر و فرزندان و عزیزان خود رودربایستی و مماشات نداشته باشیم.
آقای امجد! چشمهایتان را بگشایید و گوشهایتان را باز کنید و ببینید که شما در اظهارات ساختارشکنانه اخیرتان، دشمنان امام حسین و اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را شاد کردید و قلب نازنین امام زمان و مردم مؤمن، ولایی و انقلابی خصوصاً خانواده معزز شهدا را به درد آوردید. شما و فرزند دردانهتان حداقل ادب مورد انتظار از یک انسان فرهیخته را رعایت نکردید.
استاد امجد! جنابتان را چه شده است که به حمایت از یکی از مهرههای اصلی دشمن متخاصم اسلام و ایران و مزدور سرویسهای جاسوسی و تروریسم رسانهای پرداختید؟ همان جرثومه فسادی که سردار دلها حاج قاسم سلیمانی را، سردار کودک کش نامید و هزاران جوان را به وسیله دروغپردازیهای خود از مسیر اسلام و انقلاب منحرف کرد و امنیت نظام اسلامی را به خطر انداخت.
چه بر سر شما آمده که بهجای دشمنی و افشای جنایات یزیدیان زمان و روشنگری در خصوص خطر دشمن اسرائیلی، آمریکایی و سعودی که دستانشان به خون میلیونها انسان بیگناه در پهنه گیتی آلوده است، نظام اسلامی و امام خامنهای عزیز را که مظهر اقتدار و صلابت اسلام و مسلمین و مدافع حقوق مظلومان عالم است را متهم مینمایید؟ و در دفاع از منافقین خلق که ۱۷۰۰۰ انسان بیگناه را ترور و شکنجه کردند، جلاد را بهجای شهید جا میزنید و گناه باغیان و شورشگران علیه حکومت اسلامی را که امنیت و مال و ناموس ایران عزیز را به خطر انداختند، تطهیر مینمایید؟
بر اساس منطق شما که این جرثومههای تروریست را شهید مینامید، صدام و شمر و خولی هم که از منافع و جان و مقام خود دفاع میکردند شهید محسوب میشوند، آیا نتیجه سالها درس خواندن در حوزههای علمیه و تلمذ در نزد بزرگان عرفان، علامه طباطبایی و حضرات آیاتِ عظام بهاءالدینی و بهجت، این است؟ وای بر شما که آن همه عزت و احترام را با این سرنوشت معامله کردید.
این انقلاب و رهبر عزیز آن، همان انقلاب و رهبری است که بارها از روی اعتقاد در عظمت آنها سخن میگفتید، انقلابی که روزبهروز قویتر، با صلابتتر و تابانتر شده است ازاینرو است که هر چه زمان میگذرد تعفن و فساد ناخالصیها و کژیها در مقابل این خورشید عالمتاب عیانتر میشود.
شیخنا! آنکه تغییر کرده و توان استقامت بر صراط مستقیم را نداشته شمایید و چراغی را که پیر جماران افروخت و با وجود مبارک و مقتدر مولایمان سید علی خامنهای، عالمافروز شد با این سخنان و گفتارها خاموش شدنی نیست: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّـهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» میخواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند درحالیکه خدا کاملکننده نور خود است، گرچه کافران خوش نداشته باشند. (صف/۸). رجاء واثق داریم این انقلاب را پایانی نیست جز اتصال به حکومت عدل مهدوی (عج).
قبل از شما افراد زیادی سعی کردند نهال انقلاب را از ریشه برکنند اما میبینند به برکت اخلاص و مجاهدت عالمان راستین و شهیدان، اینک به درخت تناوری تبدیل شده است که از گزند هر طوفانی مصون است.
استاد امجد! شما خود مصداق آیهای هستید که مطلع سخن خویش قرار دادید: «بگو آیا شما را خبر دهم که زیانکارترین مردم کیست؟ آنان که در زندگی دنیا تلاششان گم و نابود میشود، درحالیکه میپندارند (همچنان) کار شایسته و نیک انجام میدهند». (کهف ۱۰۴ – ۱۰۳)
سادگی و بساطت شما در کنار شکلگیری و رشد حلقهای نامبارک از افراد معاند و معارض با ارزشها، با محوریت فرزند رهزنِ مخبَّطتان شما را در آستانه سقوط در دره عمیق «شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ» قرار داده و هر آنچه داشتهاید را «هَباءً مَنْثُورا» ساخته است.
این حلقات و حزبها تکرار قصه پر غصه طول تاریخ انسانیت است که خداوند متعال فرمود: «اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّـهِ أُولَـئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ» شیطان بر آنان چیره و مسلط شده و یاد خدا را از خاطرشان برده است، آنان حزب شیطاناند، آگاه باش که حزب شیطان یقیناً همان زیانکاراناند! (مجادله/۱۹) و شما اکنون شیخ صنعانِ منافقین، اپوزیسیون خارج نشین، سلطنتطلبان و دلباختگان امریکا و اسرائیل جنایتکار هستید. «و ما عَلینا الّا البَلاغ».
اما در پایان خوب است نگاهی به گذشته خود بیندازید و ببینید که شیخ محمود امجدی که ما میشناختیم هیچ نسبت و سنخیتی با محمود امجد استراسبورگ نشین ندارد.
ندای علی، علی مولا و حسین حسینهای آقای امجد ما هنوز از ذهن و یاد ما فراموش نشده است.
اما مع الاسف آنچه امروز میبینیم مصداق عباراتی شده که بارها از محضرتان شنیده بودیم:
«با آل علی هر که دراُفتاد وراُفتاد» و «هرکه با ولیفقیه درافتد خوار و خفیف و ذلیل میشود»، شمایی که بارها میگفتید: «من بهتر از آیتالله خامنهای برای رهبری سراغ ندارم»، شما که بر منبر مسجد کوی دانشگاه فریاد بر میآوردید: «من پاچه کسی که به آقای خامنهای توهین یا جسارت کند را میگیرم» و شما که آقای منتظری را آدم سادهای میدانستید که لجاجتش مزید بر علت شده بود.
آری! درست میگفتید، در طول این سالها با چشمان خود دیدیم هرکه با سیّد علیِ عزیزتر از جانمان در افتاد خوار و ذلیل شد و امروز هم که خود شما از تشویقهای ضدانقلاب خارجه نشین به وجد آمدهاید در مقابل این سلاله زهرای اطهر بر مرکب سادگی و لجاجت و حسادت سوار شدهاید و نقش شعبان بیمخ را در مقابل انقلاب اسلامی اجرا میکنید، بدانید که اگر آتش هم باشید، جای خود را بیشتر نمیسوزانید: «بَل لَّجُّوا فِی عُتُوٍّ وَنُفُور». ولی همچنان در سرکشی و گریز از حق پافشاری کردند. (ملک/۲۱)
و کلام آخر را با خالق یکتا میگوییم و به او شکوه میبریم که خداوندا خوب میدانی که این شیخ، به گردن ما و بسیاری جوانان، دانشجویان و طلاب حق دارد و در دستگاه امام حسین سالها تعزیهداری نموده است، بدین جهت ما از رحمت واسعه و عظمت دستگاه اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) امید نظر رحمت برای مستبصر شدن او و بر طرف نمودن غبار فتنه و گمراهی داریم و هر لحظه دست به دعا داریم تا مانند شیخ صنعان به خود آید و زنار ضدانقلاب از تن برکند و با توبه از گفتههایش از تسویلات نفس و شیطان لعین رها گردد.
خداوندا از شر لوا بس زمانه و عاقبت سوء، مدام بر لب زمزمه میکنیم: «اللَّهُمَّ لَا تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً».
حکم مستوری و مستی همه بر خاتمت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود
جمعی از طلاب و دانشآموختگان مدرسهعالی شهید مطهری (ره)
۱- سید محمود اندرزگو
۲-محمد مصطفوی
۳- منصور زارعی
۴- محمدعلی آهنگران
۵- محمود زعفری رحقی
۶- مهدی صیاد شیرازی
۷- سیامک قیاسی
۸- محمدحسین میبدی
۹- سید ابراهیم موسوی
۱۰- سید مصطفی نوری
۱۱- سید محمدحسین کاظمینی
۱۲- احمدرضا ربانی
۱۳- سید مهدی علوی
۱۴- سعید بهرهمند
۱۵- مهدی حاجیان
۱۶- سید محمدکاظم موسوی متقی
۱۷- سید یوسف معصومی
۱۸- سید محمدعلی طاهرزاده
۱۹- سید مرتضی محصل همدانی
۲۰- سید مصطفی موسوی
۲۱- سید عبدالله صادقی فدکی
۲۲- جواد جلالی
۲۳- حامد منیری
۲۴- میثم ناسخیان
۲۵- محمدرضا غریبی
۲۶- محسن کربلایی نظر
۲۷- محمد احمدی
۲۸- فرید فرهمند
۲۹-محمد شعبانی
۳۰- محمد علیئی
۳۱- یاسر مجاهد
۳۲-ابوذر عبادی
۳۳- علیاصغر امیر
۳۴- عیسی بزرگمهر
۳۵- مسعود اصغر زاده مجد آذر
۳۶- علیاصغر حسینی
۳۷- حسین عبدالحمید
۳۸- محمد ابریشمکار
۳۹- امیر مصباح
۴۰- مهدی سمیعی
۴۱- روحالله فروغی فر
۴۲-محمدعلی سویزی
۴۳-سید صادق ضیائی نیا
۴۴-محمد خاکپور
۴۵-علیرضا صالحی
۴۶- عباس محمودی
۴۷-مهدی اسماعیلی
۴۸-مهدی سعادت
۴۹- سید حمید فقیهی
۵۰- سید محمدجواد نعمتی
۵۱- جواد عارف
۵۲- سید مقداد حسینی
۵۳- سید حسین هوشیالسادات
۵۴- حامد درانی
۵۵- سعید آریاکیش
۵۶- هانی ایرانمنش
۵۷- سید مهدی رضوی
۵۸-محمد ملکی
۵۹- محمدمهدی قاسمی نراقی
۶۰- مهدی احمدی
۶۱- میثم جعفری
۶۲- سید مهدی فقیهی
۶۳-داوود صدر خانی
۶۴- حسین مهدوی نیا