تاریخچه
تاریخچه مدرسهعالی شهید مطهری (ره):
بنای مدرسهعالی شهید مطهری تحت نام مدرسهعالی سپهسالار توسط مرحوم میرزا حسینخان سپهسالار در سال ۱۲۵۷ شمسی بر اساس نهاد وقف بنیان نهاده شد؛ و پس از مدتی وقفه در سال ۱۲۶۱ شمسی اتمام پذیرفت. این مدرسه باهدف بهرهگیری از علوم جدید در پیشبرد معارف اسلامی در سال ۱۲۷۱ شمسی آغاز به کار و مطابق وقف نامه طلاب این مدرسه فقه، اصول و علوم معقول و منقوا را فرا میگرفتند.
محل اولیه دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در زمان تأسیس (سال ۱۳۱۳ شمسی) تحت عنوان دانشکده معقول و منقول در مدرسهعالی سپهسالار قرار داشت. در سال ۱۳۴۸ شمسی و به موجب تبصره ۲ ماده واحده قانون تعیین ارزش تحصیلی فارغالتحصیلان مدرسهعالی سپهسالار برنامه آموزشی دوره مدرسی علوم دینی مدرسهعالی سپهسالار در سطح لیسانس در دو رشته «علوم قرآن و فقه اسلامی» و «کلام و حکمت اسلامی» مورد تأیید معاون آموزش و علوم انسانی وزارت علوم و آموزش عالی وقت قرار گرفت. این روند تا انقلاب شکوهمند اسلامی ادامه داشت.
پس از انقلاب و با شهادت استاد مطهری (ره)، مدرسهعالی سپهسالار به مدرسهعالی شهید مطهری تغییر نام یافت؛ و با حکم رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه) آیتالله امامی کاشانی به عنوان تولیت این مدرسه منصوب گردیدند.
در سال ۱۳۶۰ (ه.ش) مدرسهعالی شهید مطهری با پذیرش دانشجو (خواهر و برادر) در رشته علوم دینی و معارف اسلامی، دوره جدید فعالیتهای منسجم و مدون علمی خود را آغاز کرد؛ و در سال ۱۳۶۶ رشتههای «فقه و حقوق اسلامی» و «فلسفه و حکمت اسلامی» در دو مقطع کارشناسی و کارشناسیارشد جایگزین رشته مذکور گردید و در سال ۱۳۷۳ اقدام به پذیرش دانشجو در مقطع دکتری رشته فقه و حقوق خصوصی و فقه و حقوق جزا و سپس در رشتههای فلسفه تطبیقی و کلام اسلامی نمود. همچنین رشته فقه و حقوق خصوصی، فقه و حقوق جزا، فقه و حقوق خانواده و شیعه شناسی در مقطع کارشناسیارشد و رشته روانشناسی و فلسفه و کلام اسلامی در مقطع کارشناسی از دیگر رشتههای این مرکز علمی میباشد که در فروردینماه ۱۳۸۹ با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی دانشگاه شهید مطهری نامیده شد.
از مهمترین ویژگیهای این دانشگاه تحصیل همزمان علوم حوزوی و دانشگاهی و تأسیس سه واحد علمی آموزشی دیگر در شهرهای مشهد (۱۳۶۸ ه.ش)، یزد و زاهدان (۱۳۷۶ ه.ش) میباشد.
درباره میرزا حسینخان سپهسالار:
میرزا حسین قزوینی (۱۲۰۶-۱۲۶۰ شمسی-۱۸۸۱ میلادی) ملقب به مشیرالدوله و بعد ملقب به سپهسالار، به مدت ۲ سال صدراعظم ایران بود.
او فرزند میرزا محمد نبی قزوینی و برادر میرزا یحیی قزوینی بود. پس از تحصیلات مقدماتی و مدتی تحصیل در دارالفنون، به مأموریتهای خارجی رفت. به زبانهای فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت. او در دوران صدراعظمی امیرکبیر نزدیک به سه سال کارپرداز ایران در بمبئی بود و مدتی پس از مراجعت از هندوستان، کنسول ایران در تفلیس شد. در سالهای آخر صدارت میرزا آقاخان نوری، وزیر مختار ایران در استانبول شد. او ۱۰ سال وزیرمختار ایران در استانبول بود و پس از آن هم با رتبه سفیر کبیری دو سال دیگر در استانبول ماند. مشاور حقوقی و همراهترین فرد به سپهسالار حاج قربان خان هندویی آملی بود.
مشیرالدوله در یک دوره ۲۰ ساله در خارج از ایران به سر برد. در دوره ۱۲ ساله اقامت خود در استانبول جنبشهای قانون خواهی و مشروطهطلبی اروپا را که در عثمانی بازتاب گستردهای داشت از نزدیک مشاهده کرد و با تکاپوی روشنفکران عثمانی برای دستیابی به قانون اساسی و بنای مجلس قانونگذاری آشنا شد.
در سالهای 1250-1240 شمسی، در زمان صدارت میرزا یوسف مستوفیالممالک، ایران دچار چهار خشکسالی شده بود و قحطی، وبا و مهاجرت جمعیت کشور را کاهش داده بود. به دنبال آن تجارت و کسب کار به هم دچار رکود شده بود. از سویی دیگر کاهش تولید ابریشم، بهعنوان محصول عمده صادراتی ایران و محل تأمین ارز، بهشدت کاهشیافته بود. کشور با بحران اقتصادی تمام عیار مواجه بود.
در سال ۱۲۴۹ شمسی، ناصرالدینشاه به عتبات عالیات سفر کرد. شاه در مسیر عتبات اوضاع پریشان مردم را مشاهده کرد. از سوی دیگر در عثمانی اصلاحات مدحت پاشا باعث پیشرفت چشمگیر شده بود و تأسیس نیروی دریایی عثمانی در خلیجفارس موجب تهدید منافع ایران شده بود. میرزا حسینخان در این سفر بهعنوان سفیر در استانبول همراه شاه بود، در زمینه اصلاحات عثمانی و مشکلات ایران و لزوم انجام اصلاحات با شاه گفتگو میکرد. مشاهده عینی تأثیر تنظیمات در عراق و مقایسه آن با اوضاع پریشان اقتصادی ایران شاه را به انجام اصلاحات مصمم کرد. او در پایان سفر به عتبات، میرزا حسینخان را با خود به تهران آورد و او را به «وزارت عدلیه و اوقاف و وظایف» گمارد. مشیرالدوله، کمتر از یک سال بعد، در ۶ مهر ۱۲۵۰ با لقب سپهسالار اعظم وزیر جنگ و در ۲۲ آبان صدراعظم ایران شد. دوره صدارت او دو سال بود و در شهریور ۵۲ در راه بازگشت از اولین سفر شاه به اروپا بر اثر فشار مخالفان داخلی استعفا داد. با اینحال تا مهر ۵۹ مسئولیت وزارت جنگ و خارجه را بر عهده داشت. پس از آن معزول و حاکم قزوین و سپس خراسان شد. در ۳۰ آبان ۶۰ در سن ۵۴ سالگی در مشهد نابهنگام درگذشت.
سپهسالار را میتوان نماینده موج سوم اصلاحگری از دوران حکومت قاجار، پس ازعباس میرزا و امیرکبیر، دانست. او در دوران صدارت و وزارت دست به اصلاحات سیاسی و اجتماعی زد. قانونگذاری باهدف تغییر حکومت خودکامه فردی به حکومت منتظم (قانونمند)، کاهش قدرت حکام و حفظ حقوق رعیت، ازجمله تلاشهای جدی او در مدرن کردن حکومت ایران بود. در جهت دیگر با تأسیس روزنامههای فراوان سعی در تربیت و آگاهی بخشی عموم کرد. در دوران وزارت جنگ نیز با استخدام معلم از اتریش دست به ایجاد قشون نمونه زد. همچنین با تأسیس مدرسه نظامی (اتاماژوری) به تربیت افسران نظامی برای قشون همت گماشت.