عنوان پایان‌نامه

نقد دین‌شناسی دریدایی با تکیه بر آراء علامه طباطبایی



    دانشجو در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۹۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "نقد دین‌شناسی دریدایی با تکیه بر آراء علامه طباطبایی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه تطبیقی
    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    دانشگاه شهید مطهری (ره)
    تاریخ دفاع
    ۲۹ مهر ۱۳۹۸

    چکیده

    نوشتار حاضر با هدف امکان بررسی انتقادی یکی از جنجال برانگیزترین جریان‌های فکری حال حاضر در حوزه فلسفه دین، تحت عنوان پست مدرنیسم، با تکیه بر آراء فیلسوف معاصر قرن، علامه طباطبایی شکل گرفت. دین شناسی دریدایی با ارایه رویکردی ساختار شکنانه به فلسفه دین، در واکاوی مسایل فلسفه دین از جمله وجود خدا، هرگز در پی رسیدن به حقیقت نیست. زیرا فلاسفه پست مدرن عموماً اعتقادی به وجود حقیقت ندارند تا کسی بتواند موفق به کشف آن بشود. آن ها معتقدند با تاکید بر سریت و راز گونگی می‌توان حیات امر دینی را تضمین کرد. در حالی که فلاسفه نوصدرایی و در راس آن ها علامه طباطبایی معتقد است که آدمی با تکیه بر توانایی‌های ادراکی خود قادر بر کشف امر دینی است. هر چند ایشان نیز بر محدودیت‌هایی که عقل آدمی در حوزه فلسفه الهی با آن مواجه است، اذعان دارد، اما هرگز حاضر نیست از تفکر منسجم و نظام مند توام با بهره‌گیری از براهین عقلی برای کشف حقیقت امر دینی دست بکشد. نقطه ضعف‌هایی که از منظر تفکر نوصدرایی می‌توان برای دین شناسی دریدایی بر شمرد شامل پلورالیسم معرفت شناختی، عدم ثبات معنا، تشکیک در بداهت وجود و تعبیرات افراطی همچون ناممکن است که کسانی همچون کاپوتو در باب وجود خدا به کار گرفته‌اند. بر خلاف زعم دریدا، علامه طباطبایی معتقد است که حقیقت دارای ساختاری یکپارچه و واحد است که انسان با ممارست عقلانی قادر بر کشف آن است. ایشان هرگز دیدگاه نسبیت گرای پست مدرن‌ها در زمینه حقیقت که از جانب چهره‌های جریان فکری این حوزه خصوصاً دریدا، مطرح شده است، را بر نمی‌تابد بلکه معتقد است که مسیر شناسایی در فلسفه دین از رهگذر اطلاق و کلیت حقیقت به سرانجام می‌رسد.

    Abstract

    The present research aims at critical examination of one of the most controversial thinking currents in the philosophy of religion, aspostmodernism, based on the views of the contemporary philosopher of the century, Allame Tabatabai. Derridaen Theologhy with the presents a deconstructive approach to the philosophy of religion, in analyzing the philosophy of religion, including the existence of God, does not seek to achieve the truth. Because postmodern philosophers generally do not believe in the existence of truth, so that someone can succeed in discovering it. They believe that with the emphasis on secrecy one can guarantee the life of the religious faith. While Neosadraean philosophers, and at the top of them, Allameh Tabatabai believes that one can revel in the religious affairs by relying on his perceptual abilities. Although he acknowledges the limitations of human reason in the field of divine philosophy, he never refuse to use systematic thoughts using rational arguments to discover the truth of the religious affair. The disadvantages that can be considered from the point of view of Neosadraean thought in Derridaen Theologhy  include epistemological pluralism, the lack of stability of meaning, the uncertainty of evidences of existence, and extremist expressions  like impossibility that is used by some philosophers  like Kaputo concerning the existence of God. Unlike the postmodernists, Allameh Tabatabai believes that the truth has a unified and unified structure in which a person with intellectual exercitation is able to disclose it. He has never overlooked the relativist view of postmodernism in the context of the truth posed by the faces of the postmodern intellectual stream, but believes that the path of identification in the philosophy of religion arrives to the destination through totality and universality of the truth.

    Keywords: Derridaean Theologhy, Allame Tabatabai, Epistemologic pluralism, Lacke of stability of meaning, Deconstructive approach, Systematic thoughts, unified structure of thruth, Totality and universality of the truth

    کلیدواژه‌ها: دین شناسی دریدایی علامه طباطبایی پلورالیسم معرفت‌شناختی عدم ثبات معنا رویکرد ساختارشکنانه تفکر نظام مند ساختار یکپارچه حقیقت اطلاق و کلیت حقیقت