سیاست جنایی افتراقی از منظر شریعت اسلامی
- رشته تحصیلی
- فقه و حقوق جزا
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- دانشگاه شهید مطهری (ره)/ واحد برادران مشهد
- تاریخ دفاع
- ۱۷ مرداد ۱۴۰۳
- چکیده
-
تشکیل و تطور مفهوم سیاست جنایی افتراقی، به تدریج و در طول تاریخ، به خصوص در دهههای اخیر تحقق یافته است. از جمله مبانی پیدایش این مفهوم، میتوان به صنعتی شدن جوامع، دوشاخه سازی سیاست جنایی و ظهور جنبش دفاع اجتماعی اشاره نمود. همچنین امروزه تحولات بینالمللی و به طور کلی جهانی شدن حقوق کیفری، موجب گسترده شدن تدابیر افتراقی، حتی در سطح جهانی شده است. این تحقیق به بررسی تطبیقی این مفهوم با سیاست جنایی اسلام پرداخته و به این نتیجه دست مییابد که سیاست جنایی اسلام نیز یک سیاست افتراقی است. مصادیق متعددی در این رابطه در فقه امامیه که به طور خاص موضوع این تحقیق است، موجود میباشد که در چند دستهی افتراقی سازی بر اساس بزه، بزهکار، بزه دیده، موقعیت پیشجنایی و ملاحظات خاص فقهی جای میگیرند. همچنین سیاست جنایی اسلام، سیاستی خشک و غیر قابل انعطاف نبوده و به جوامع اسلامی این اختیار داده شده است تا مطابق با مبانی عام، یعنی قواعد فقهی و مقاصد شرعی، اقدام به تنظیم و ارتقای سیاست جنایی خود نمایند. قواعد و مقاصدی همچون عدالت، حفظ نظام و اعتبار نظر اهل خبره در این زمینه قابل تمسکاند. از این گذشته ملاحظاتی نیز در افتراقی سازی برخی مصادیق فقهی مدنظر بودهاند. ارعاب و بازدارندگی، بزه پوشی، موانع مسئولیت کیفری، تربیت و تأدیب مطلوب اطفال، تفاوتهای تکوینی زن و مرد و یا حرمت مکانها یا زمانهای خاص از جمله آناناند. روش تحقیق در این پایاننامه توصیفی – تحلیلی بوده و ابزار گردآوری آن، اطلاعات کتابخانهای و اسنادی است.
-
واژگان کلیدی: سیاست جنایی افتراقی، سیاست جنایی اسلام، مبانی افتراقی شدن، قاعده فقهی عدالت، افتراقی سازی سیاست جنایی در اسلام، سیاست جنایی.
- Abstract
-
The formation and development of the concept of differential criminal policy has been realized gradually and throughout history, especially in recent decades. Among the foundations of the emergence of this concept, we can mention the industrialization of societies, the two branches of criminal policy, and the rise of the social defense movement. Also, today, international developments and the globalization of criminal law in general have led to the spread of differential measures, even at the global level. This research compares this concept with the criminal policy of Islam and reaches the conclusion that the criminal policy of Islam is also a differential policy. There are many examples in this regard in jurisprudence, which are placed in several categories of differentiation based on the crime, the criminal, the victim, the pre-criminal situation and special jurisprudential considerations. Also, the criminal policy of Islam is not a dry and inflexible policy, and Islamic societies have been given the authority to regulate and improve their criminal policy in accordance with the general principles, i.e. jurisprudence rules and Shariah purposes. Rules and purposes such as justice, maintaining the system, and the validity of expert opinions in this field can be adhered to. Also, some considerations have been taken into account in differentiating some jurisprudential examples. Intimidation and deterrence, hiding the crime, barriers to criminal liability, proper upbringing and discipline of children, developmental differences between men and women, or the sanctity of certain places or times are among them.
-
Keywords: Differential criminal policy, Criminal policy of Islam, The basics of differentiation, Jurisprudential rule of justice, Differentiation of criminal policy in Islam, Imami jurisprudence.