عنوان پایان‌نامه

الزام به بذل مدت در نکاح موقت در فقه و حقوق ایران با تأکید بر رویه قضایی



    دانشجو در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۰۰ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "الزام به بذل مدت در نکاح موقت در فقه و حقوق ایران با تأکید بر رویه قضایی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فقه و حقوق خصوصی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    دانشگاه شهید مطهری (ره)
    شماره ساختمان محل ارائه
    ساختمان آموزش
    تاریخ دفاع
    ۲۵ بهمن ۱۴۰۲
    ساعت دفاع
    ۱۳:۰۰

    چکیده

    نکاح منقطع یکی از اقسام نکاح می‌باشد که در فقه و حقوق ایران مورد پذیرش قرار گرفته است. دو مورد از مهم‌ترین وجوه تمایز نکاح دائم و موقت که برای بررسی موضوع این نگارش از اهمیت بالایی برخوردار است عبارت‌اند از: ۱- تعیین مدت و ۲- بحث انحلال. انحلال نکاح دائم با طلاق و انحلال نکاح موقت با بذل مدت یا انقضای مدت است. مطابق مادۀ ۱۱۳۰ قانون مدنی در عقد دائم برای طلاق زوجه از سوی دادگاه در صورت عسر و حرج و احراز آن تعیین تکلیف شده است؛ اما برای نکاح منقطع در صورت عسر و حرج و اینکه آیا می‌شود زوج را الزام به بذل مدت کرد خلأ قانونی وجود دارد که همین مطلب مورد اختلاف رویۀ قضایی شده است. برخی از قضات در نشست‌های قضایی با عنایت به اینکه در خصوص عسر و حرج در نکاح منقطع خلأ قانونی وجود دارد و عسر و حرج در مادۀ ۱۱۳۰ قانون مدنی را فقط ناظر به نکاح دائم می‌دانند، در خصوص عقد منقطع در صورت عسر و حرج قائل به عدم امکان الزام به بذل مدت شده‌اند. برخی دیگر بر خلاف این نظر با این استدلال که نکاح اطلاق دارد و شامل نکاح منقطع هم می‌شود و با توجه‌ به خلأ قانونی و به استناد اصل ۱۶۷ قانون اساسی و با مراجعه به فقه قائل به امکان الزام به بذل مدت شده‌اند که این اختلاف‌نظر بین قضات ناشی از اختلاف‌نظر فقها دراین‌باره است. این نگارش بر آن است که در صورت وجود عسر و حرج در نکاح موقت می‌توان زوج را الزام به بذل مدت کرد و موجب انحلال نکاح موقت شد؛ بنابراین در همین راستا با توجه به بررسی مبانی فقهی الزام که قاعدۀ نفی عسر و حرج و قاعدۀ لا ضرر می‌باشد، و نیز وحدت ملاک مستنبط از مادۀ ۱۱۳۰ قانون مدنی این ملاک را به نکاح منقطع تسری داد و در آنجا نیز قائل به الزام شد.

    Abstract

    Interrupted marriage is one of the types of marriage that has been studied in Iranian jurisprudence and law. Two of the most important aspects of distinguishing permanent and temporary marriage, which are of great importance for examining the topic of this article, are: 1- determining the duration and 2- the discussion of dissolution. Dissolution of marriage is permanent with divorce and dissolution of temporary marriage is with expiration of term or expiration of term. According to Article 1130 of the Civil Code, in a permanent contract, the court has set a duty to divorce the wife in case of hardship and its verification; however, we have a legal loophole for a broken marriage in the case of hardship and whether it is possible to oblige the couple to spend time. And Asroharij in Article 1130 of the Civil Code, they only consider permanent marriage, regarding the interrupted marriage, in the case of Asroharij, they have considered the impossibility of requiring a period of time. . Others, contrary to this opinion, with the argument that marriage refers to and includes broken marriages, and according to the legal gap and based on Article 167 of the Constitution and referring to jurisprudence, they have considered the possibility of requiring a period of time. This difference of opinion between judges is caused There is a difference of opinion among the jurists about this. This writing is based on the fact that if there is a problem in a temporary marriage, the couple can be forced to spend time and cause the dissolution of the temporary marriage. Therefore, in this regard, considering the jurisprudential foundations of obligation, which is the rule of negation of hardship and the rule of non-harm, as well as the unity of the criterion derived from Article 1130 of the Civil Code, he extended this criterion to broken marriages and accepted the obligation there as well.

    Keywords: broken marriage, obligation, long term, hardship, harm, judicial procedure.

    کلیدواژه‌ها: نکاح منقطع بذل مدت عسر و حرج لاضرر رویه قضایی