عنوان پایان‌نامه

تطور هستی‌شناسی حالات ادراکی در فلسفه اسلامی



    دانشجو در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تطور هستی‌شناسی حالات ادراکی در فلسفه اسلامی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه و حکمت اسلامی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    دانشگاه شهید مطهری(ره)
    تاریخ دفاع
    ۲۵ بهمن ۱۴۰۱

    چکیده

    مباحث معرفت‌شناسی در سنت فلسفه اسلامی پیش از دوره معاصر مجزا از مباحث مابعدالطبیعی مطرح نشده است و همین امر ضرورت پژوهش و استخراج آراء فیلسوفان اسلامی در مباحث معرفت‌شناسی و نسبت آن با آراء هستی‌شناختی ایشان را گوشزد می‌کند. بر این اساس پژوهش پیش‌رو با دغدغه‌ی فهم سیر تطور هستی‌شناسی حالات ادراکی در سنت فلسفه اسلامی، به بررسی ابعاد مختلف مسئله هستی‌مندی ادراکات و سیر تحول آن، در آراء سه فیلسوف مکتب‌ساز، ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا می‌پردازد. بدین منظور ابتدا با رویکردی پدیدارشناسانه به حالات ادراکی نظر شده و تلاش می‌شود حالات ادراکی و ویژگی‌های شاخص آن از منظر اول‌ شخص فیلسوف احصاء شود؛ سپس آن مبانی هستی‌شناختی فیلسوف که در تحلیل هستی‌مندی پدیدار ادراک کارایی دارد، برشمرده می‌شود، در نهایت با قرارگیری تحلیل پدیداری ادراک در چارچوب نظام متافیزیکی فیلسوف تصویر او از مدرِک و مبنای نظام معرفتی‌اش استنباط می‌شود. از آنجا که در سنت فلسفه اسلامی، معرفت‌شناسی مبتنی بر هستی‌شناسی است، تطور هستی‌شناسی حالات ادراکی، آنجا رخ می‌دهد که فیلسوف، اختلافی مبنایی در مبانی هستی‌مندی و شاخصه‌های پدیدار ادراک با آراء فیلسوف پیش از خود پیدا می‌کند و تحول در اصول و شاخصه‌ها منجر به تحول در تبیین فرایند ادراک و مدرِک می‌شود. ابن‌سینا ذات‌گرا و قائل به ضرورت وحدت سنخی میان مدرِک و مدرَک است. سهروردی با عبور از ذات‌گرایی و ضرورت وحدت سنخی میان مدرک و مدرک، اضافه اشراقیه را مطرح می‌کند و ملاصدرا با مبانی نوین خود به خوانش تازه‌ای از ذات‌گرایی و وحدت سنخی می‌پردازد. در این سیر تطوری هرچه پیش‌تر می‌آییم نقش عالم ماده کمتر و یافت ادراکات، تجردی‌تر می‌شود. نفس همواره مدرک است، اما تبیین‌های گوناگون می‌یابد؛ در نگاه سینوی، نفس به مثابه آینه‌ای برای تمثل حالات ادراکی است؛ از منظر سهروردی دیگر استعاره آینه‌ای کارا نیست. نفس همچون بصر است و هویتی چشم‌گونه دارد که به مشاهده عوالم می‌پردازد و منطبق با آراء صدرالمتالهین، نفس نه آینه درونی منفعل و نه چشم معطوف به بیرون، بلکه باز آفریننده‌ای است که به بازسازی جهان بیرون در جهان درون می‌پردازد.

    Abstract

    One of the evident issues in Islamic philosophy is that epistemology is never dealt with separately and clearly, and this fact shows the necessity of research and counting the opinions of philosophers in this regard; Based on this, the current study is concerned with the development of the ontology of perceptual states, examining the different dimensions of the problem of the existence of perceptions and its gradual evolution, in the opinions of three philosophers who founded the school of Islamic philosophy, Ibn Sina, Suhrawardi, and Mulla Sadra. The principle in this research is the phenomenological approach in that it is investigated, what kind of perceptual states and characteristics the philosopher in question observes and counts under the phenomenon called perception when facing himself as an example of the human type. This phenomenal analysis of perception is placed in the framework of the metaphysical system of each philosopher and leads to his image of the criterion and his epistemic system. Since epistemology is always based on ontology, the development of the ontology of perceptual states occurs when the philosopher finds a fundamental difference in the foundations of existence and the phenomenal indicators of perception with the opinions of the philosopher before him. The slow transformation in the principles and indicators leads to the transformation in the explanation of the process of perception and evidence; Ibn Sina, based on his foundations, is committed to essentialism and the necessity of cognate unity, Suhrawardi goes through a part of them with the evolution of the foundations and explains the principle of illuminative relation, and Mulla Sadra emphasizes on his fundamentals. He criticizes some Suhrawardi'c claims and proposes his specific opinion. In this development, which is a kind of departure from the previous opinions, and as it advances, the role of the material world becomes less and the perception becomes more abstract, the soul is always the perceiver, but it has different explanations and it can be said that it is according to Ibn Sina's opinions act as a mirror to find perceptual states and represent them in themselves; In Suhrawardi, he acts like sight and as an eye observes the world and is based on the philosophy of Sadra, a re-creator who represents the outside world in the inside world.

    Keywords: Perceptual states, Ontology of perceptual states, Avicenna, suhrawardi, MullaSadra.

    کلیدواژه‌ها: حالات ادراکی سهروردی ملاصدرا ابن‌سینا هستی‌شناسی