خدا و جهان در اندیشه ابنسینا و ابوالحسین بصری
- رشته تحصیلی
- فلسفه تطبیقی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- سالن کنفرانس دانشگاه شهید مطهری
- تاریخ دفاع
- ۲۴ مرداد ۱۴۰۱
- چکیده
-
«خدا و جهان» مسئلهای بر چهار محور است: (۱) نقش خدا در آفرینش جهان، همان پرسش سنتی از حدوث و قدم؛ (۲) نسبت جهانِ موجود با فرض بهترین یا یکی از جهانهای ممکن؛ به عبارت دیگر تعلُق قدرت الهی به نظامِ احسن یا حَسن؛ (۳) دخالت خدا در جهان موجود و مفاد بحث از معجزات و مشیت خاص الهی؛ (۴) برنامه و واکنش الهی در مقابل رخدادهای رنجآور و شرور. رسالهی حاضر این مسئله را از دو منظر بوعلی سینا و ابوالحسین بصری، دو اندیشمند معاصر و مؤثر در قرن پنجم هجری به بحث و مقایسه گذاشته است. بوعلی رئیسالفلاسفه و ابوالحسین پیشوای معتزلهی متأخر بودند. هر دو با الهام یا اطلاع از فلسفهی مشائی و نوافلاطونی و مباحثات کلامی و با دلبستگی به آموزههای اسلامی درصدد تدوین نظامِ الاهیاتی معقول، منسجم، تبیینگر و مستقل از علم بودند. مشابهت و نزدیکی ظاهری دو نظام الاهیاتی، بستر مقایسه و تلفیق آنها را در ادوار بعد و در آثاری همچون کشفالمراد فراهم آورد. بوعلی و ابوالحسین به تقابل وجود و عدم، تحلیل وجود به ضروری و امکانی، همراهی زمان و جهان و محدودیتهای انسانی در معرفت باریتعالی تصریح داشتند. با این حال تفاوت بنیادین و اساسی این دو نظام وقتی آشکار میشد که: بوعلی مبتنی بر قاعدهی «الواحد» و «نفی توجهِ عالی به سافل»، فاعلیت خداوند را بهتبع و یگانه شمرد. فاعلیتی که رهآوردش را الاهیات ضرورت مینامیم. در این الاهیات جهان همیشگی، بهترین حالت ممکن اما در عین حال فعل دائمی و وابستهی به خدا است. این جهان به خاطر کمال و تنظیم یافتگی ضروریاش از اندک دخالت و تجدیدنظر، حتی و علیالخصوص توسط خداوند بینیاز است. همه امور جهان در چارچوب قوانین استوار پیش میرود. لکن ما به سبب فرودستی و جهل به روابط علی و گاه با نظر به مبدءیت خداوند برای جهان، رخدادهای معمول و معجزات را به او نسبت میدهیم. در مسئله شرور نیز تحلیل بوعلی آن است که شرور وجهِ ناگزیر اما حداقلی جهان است که با آن باید کنار آمده و از آن عبور کرد. در نقطهی مقابل ابوالحسین با تکیه بر تعریف «قدرت» به صحت اختیار و ذاتی شمردن آن، فاعلیت خداوند را آزادانه و مکرر شمرده؛ مبتنی بر حسن و قبح عقلی، افعال را حکیمانه، عادلانه و انتخابگرانه دانسته است. این بدان معنا بود نظام جهان ذاتاً ضروری نیست بلکه کاملاً محتملالتغییر است. با این حال روال عادی و معمول جهان به خاطر اولویت و مصلحتاندیشیهای الهی است. از اینرو این رویکرد را الاهیات اولویت نامگذاری میکنیم. الاهیاتی که از حدوثِ جهان باز دفاع کرده، حدوث را مهمترین ملاک برای تعیین اختیار خداوند میداند؛ جهانِ موجود را صرفاً یکی از جهانهای ممکن، ولی حَسن میداند و معتقد است خداوند در قالبِ استجابت دعا، معجزات و مواردی از این دست در جهان ما دخالت میکند. در این رویکرد شرور نیز اگرچه ممکن است به صورت طبیعی و عادی و بر اساس قوانین رخ دهد، ولی به هر حال اموری هستند که مشمول قدرت و انتخاب آزاد الهی قرار میگیرند. با این حال خداوند از یکسو به جهت آزمون و پرورش انسان و از سوی دیگر به جهت حفظ نظام کلی جهان، مانعی وقوع آنها نمیشود.