بررسی ارتباط هستی شناسانه نور و ظلمت در اندیشه سهروردی
- رشته تحصیلی
- فلسفه و حکمت اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- دانشگاه شهید مطهری (ره)
- تاریخ دفاع
- ۱۳ اسفند ۱۳۹۲
- چکیده
-
در نظام اشراقی، اشیاء هستی در دو دستهی نور و ظلمت جای میگیرند. اما تحقق در این نظام، چیزی جز ظهور که ویژگی منحصر نور است، معنا نمیشود و از سوی دیگر، میان نور و ظلمت رابطه علی تعریف میشود. برای حل اشکالاتی از جمله توجیهناپذیر بودن تحقق در موجوداتی که ظهور ندارند و یا عدم سنخیت نور و ظلمت، باید ارتباط علی ظلمت با نور و ارتباط هر دو با تحقق و هستی روشن شود. منشأ صدور عالم ظلمانی جسم، ظهور فقر ذاتی نور اقرب است که به تبع ظهور کمالات نورالانوار برای وی ظهور مییابد. در نظر سهروردی «ظهور فقر» و «تحقق عالم جسم»، تمایز مصداقی نداشته و همین ظهور تبعی در نگاهی دیگر، تحقق عالم جسم است. پس نور، واسطه در عروض تحقق برای ظلمت شده است و تحقق ظلمت به تحققی مستقل از تحقق نور نیست. لذا چیستی و نحوهی تحقق ظلمت تا حدود زیادی قابل تطبیق با چیستی و نحوهی تحقق ماهیت میشود. در پاسخ به اشکال سنخیت نیز، «سنخیت ظلی» یعنی تابعیت مطلق و محاکات ظلمت از نور مطرح میشود. در این رویکرد، «صدور» نیز از معنای ایجاد موجوداتی مستقل و مباین به معنای عرفانی «ظهورِ» مظاهری غیرمستقل تغییر پیدا می کند. تعابیر دیگر عالم جسم نیز میتوانند با این نگاه به رابطهی نور و ظلمت سازگار باشند. «ظلمت» اشاره به ذات تاریک جسم دارد که جز با ظهوری تبعی قابلیت تحقق نمییابد. «برزخ»، در معنای حالت ثانوی، میتواند منع تحقق مرتبهای ضعیفتر بعد از خود را نشان داده و در معنای حیلولت معرفتشناختی، میتواند حجاب بودن عالم جسم و در معنای حیلولت وجود شناختی برگرفته از آموزهی صیرورت افلاطونی، بینابینی ظلمت را میان ظهور مستقل و عدم ظهور محض بنماید. «ظل» به معنای تابع در تحقق، رابطهی علّی نور و ظلمت را نشان میدهد. در مجموع، تبیین ظلمت به عنوان «حدّ و مرز نور در مرتبهی عالم جسمانی»، میتواند شاهدی باشد بر وحدتانگاری هستیشناسی حکمت اشراق و آن را از منتسب شدن به «ثنویت فلسفی» یا ثنویت در سنخیت مبرا کند.