قاعده احسان در سقوط مسئولیت پزشکی در حقوق ایران و قاعده یاریرسان نوعدوست در حقوق کانادا (مطالعه تطبیقی)
- رشته تحصیلی
- فقه و حقوق خصوصی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- دانشگاه شهید مطهری (ره)
- تاریخ دفاع
- ۲۹ شهریور ۱۳۹۵
- دانشجو
- زهرا تابش
- استاد راهنما
- آیتالله سید مصطفی محقق داماد
- استاد مشاور
- دکتر سید محمدصادق موسوی, دکتر محمود عباسی
- چکیده
-
حرفة پزشکی به دلیل قدمت و حساسیت ویژة آن همواره موجد چالشهای جدی حقوقی در موازنه میان حقوق پزشک و بیمار بوده است. از سوی دیگر، سالهاست که قاعدة احسان به عنوان یکی از مسقطات ضمان مورد مطالعه و استفاده فقهاء و حقوقدانان ایرانی-اسلامی قرار گرفته است. علی رغم آنکه نوع دوستانه بودن اعمال پزشکی مورد اذعان است اما در قانون و رویه قضایی کشور، محسن دانستن ارائهدهندگان خدمات پزشکی با مشکل روبه روست. لذا هرچند بحث از اصل مسئولیت پزشک و قاعدة احسان پیشینهای دیرین دارد اما نگاهی نو به این قاعده با ملاحظة قاعده یاریرسان نوعدوست به عنوان مشابه کامن-لایی آن توانسته است افقهای جدیدی را در تبیین مسئولیت پزشکی بگشاید. رسالة پیش رو با مطالعة کتابخانهای تصویر روشنی از تطبیق مسئولیّت پزشکی در حقوق اسلامی با نگاهی به قاعده احسان و نظام حقوق کامن-لا با محوریت قاعده یاریرسان نوعدوست ارائه نموده است. مطابق با یافتههای این پژوهش قاعده یاریرسان نوعدوست در مسئولیت خارج از قرارداد و صرفا در موقعیتهای اورژانس و غالبا در خصوص غیرپزشک کاربرد دارد اما قاعده احسان قلمروی عام دارد و می تواند در فرض فراهم بودن ارکان آن، همه اقسام مسئولیت پزشکی را در بر بگیرد. وجه اثباتی قاعده احسان در ایجاد حق برای مطالبه اجرت توسط محسن یکی از برتریهای این قاعده بر قاعده یاریرسان نوعدوست به شمار میرود. نتایج این پژوهش برای فعالان در عرصههای خدمات پزشکی راهگشا خواهد بود.
- Abstract
-
Balancing the rights of physicians and patients, due to Medicine's age and importance, has always been a challenge for jurists. On the other hand, Ehsan doctrine has been studied and implemented by Islamic and Iranian scholars for decades. Although it is obvious that medical practices are Altruistic, it is troubling to consider the providers of medical services Alturists, based on our countrie's laws and jurisdiction procedures. Therefore, even though the relation between medical responsibility and Ehsan doctrine has been vastly studied, a new look at this topic by comparing it against its counterpart in common-law, Good Samaritan law, can be promising in determining physician's liabilities. This thesis presents a clear comparison and conformation of physician's liabilities based on Ehsan doctrine in Islamic law and the Good Samaritan law in common-law through literature review. The findings of this research demonstrate that the Good Samaritan law only applies to out of contract liabilities and commonly to non-physicians in emergency situations while the Ehsan doctrine has a broader application and, assuming the perquisites are provided, can include all physician's liabilities. Moreover, the confirmative aspect of Ehsan doctrine in providing grounds for charging fees is an advantage over the Good Samaritan law.