مؤلفههای کارآمدسازی اقتصادی قواعد حاکم بر قراردادها از منظر فقه امامیه، حقوق ایران و آمریکا
- رشته تحصیلی
- فقه و حقوق خصوصی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- دانشگاه شهید مطهری (ره)
- تاریخ دفاع
- ۱۰ بهمن ۱۳۹۷
- دانشجو
- محمدهادی رستمی
- استاد راهنما
- آیتالله سید مصطفی محقق داماد, دکتر سید محمدصادق موسوی
- استاد مشاور
- دکتر محمد بهرامی خوشکار
- چکیده
-
اسلام آیین تکامل است و به تکامل مبانی و شروط قراردادها در راستای افزایش کارایی، رضایت طرفهای معامله و رفاه جامعه فرامیخواند. تحلیل اقتصادی حقوق نیز به بازنگری حقوق در راستای افزایش کارایی پرداخته، موجب کاهش هزینههای معاملاتی شده، رضایت طرفین معامله و در مجموع، رفاه جامعه را حداکثر میسازد. نظام کامنلا و در رأس آن ایالات متحده آمریکا ارتباطی قوی بین حقوق و اقتصاد برقرار کرده، بر اساس کارایی و متناسب با رشد اقتصاد تحول میبابد. قواعدی مانند قواعد تکمیلی، شفافسازی اطلاعات، عدم تدلیس، چانهزنی و آزادی قراردادی، نقش بسزایی در کارآمدسازی قراردادها دارند. قواعد تکمیلی باید بهگونهای باشند که اگر طرفین، پول و زمان کافی برای مذاکره میداشتند، بازهم چنین شروطی را میپذیرفتند. افشای اطلاعات، نقش بسیاری در کارآمدسازی، ایفاء میکند و در نظام حقوقی اسلام برخلاف کامنلا تکلیف عمومی برای افشای عیوب پنهان وجود دارد. نظریه چانهزنی درصدد یافتن کارآمدترین روش حل اختلافات از طریق مذاکره به جای مراجعه به دادگستری است. اصل آزادی قراردادی به دلیل آنکه افراد بهتر از هر نهاد دیگر، منافع خویش را تأمین میکنند در کارآمدسازی قواعد حاکم بر قراردادها تأثیرگذار است. از نظر اقتصادی، قراردادی کامل است که تعهدات کارآمد برای وضعیتهای احتمالی آینده، در آن پیشبینی شود. در برخی موارد، قرارداد ناقص به دلیل هزینههای بالای مذاکرات، کارآمد است، و در مواردی به دلیل اهمیت موضوع، انعقاد قرارداد ناقص، هزینههای جبرانناپذیری به همراه دارد. بررسی شروط تحمیلی از منظر اقتصادی، نقش تعیینکنندهای در مبادلات دارد. به منظور افزایش کارآمدی، راهحلهایی مانند تعدیل و تفسیر قرارداد به نفع طرف ضعیف ارائه میشود. نقض کارآمد قرارداد آن است که در اثر آن، شرایط پیمانشکن با وجود خساراتی که باید بپردازد، بهتر از قبل میشود و طلبکار با دریافت خسارات، گویی قرارداد مورد نظرش انجام شده است این نظریه در حقوق ایران و فقه امامیه با مانع جدی اصالة اللزوم مواجه است. طرفین با قراردادن شروط کیفری و شروط معادل میتوانند به نحو کارآمدتری، خسارات وارده بر خود را جبران کنند. از لوازم کارایی قراردادی، تشخیص رشد و عدم سفاهت از راه مقایسه اعمال فرد با اعمال عقلا است. سؤالهای این رساله درباره چیستیِ مؤلفههای کارآمدسازی، ارتباط نگرش اقتصادی به قواعد حاکم برقراردادها با کارآمدسازی آنها، مهمترین مصادیق کارآمدسازی قراردادها و توجیه اقتصادی نقض کارآمد قرارداد است.
- Abstract
-
Islam is religion of evolution and invites to developing the principles and conditions
of contracts in order to increase efficiency, satisfaction of the parties of contracts and welfare of the community. Economic analysis of law is also leading to a revision of law in order to increase efficiency, reduce transaction costs and maximize satisfaction of the parties of contracts and welfare of the community. Legal system of common law, and at the top of it, the United States, will establish a strong link between law and the economy and will evolve on the basis of efficiency and in line with economic growth. Rules such as supplementary rules, transparency of information, misrepresentation, bargaining, and contractual freedom play a significant role in contract efficiency. The supplementary rules should be such that if the parties had enough money and time to negotiate, they would still accept such terms. Disclosure of information plays a large role in efficiency, and in the legal system of Islam, contrary to legal system of common law, there is a public duty to reveal the hidden imperfections. The bargaining theory seeks to find the most effective way of resolving disputes through negotiation rather than going to the judiciary. The principle of contractual freedom affects the effectiveness of the rules governing contracts as individuals provide better interests than any other institution.
Economically, a contract is complete to predict the effective obligations for future prospects. In some cases, the incomplete contract is efficient because of high negotiation costs, and in some cases, due to the importance of the issue, the conclusion of an incomplete contract has irrecoverable costs. Investigation of imposed terms from an economic point of view has a decisive role in contract. In order to increase efficiency, solutions such as modifying and interpreting the contract in favor of the weak side are presented. Effective breach of a contract is that in which the terms of the contractor, in addition to the damages to be paid, are better than before, and the creditor with compensation for his losses, it seems like his desired contract has been made. This theory in Iran's law and Imamiyya jurisprudence is faced with a serious obstacle, the principle of necessity. By imposing criminal penalties and equivalent terms, the parties can more effectively offset their damages.
Some contractual utilities are recognition of growth and lack of foolishness by comparing one's actions with wise people acts. Questions of this dissertation are about nature of the components of efficiency, relation of economic attitude to the rules of contracts with their efficiency, the most important examples of contract efficiency and economic justification of contract breach.
Keywords: Economic analysis of contract law, efficiency, economic efficiency, rules governing contractual rights, effective breach.