مبانی و پیامدهای دیدگاه دکارت و ملاصدرا درباره ارتباط نفس و بدن
- رشته تحصیلی
- فلسفه تطبیقی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- دانشگاه شهید مطهری (ره)
- تاریخ دفاع
- ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲
- دانشجو
- خدیجه کثیری بیدهندی
- استاد راهنما
- دکتر علیاکبر احمدی افرنجامی
- استاد مشاور
- دکتر محمدجواد رضایی ره
- چکیده
-
مسألهی تبیین رابطهی نفس (بُعد مجرد و بسیط) و بدن (جوهر جسمانی و مادی) در طول تاریخ اندیشه از موضوعهای پرمناقشه است. در این رساله از میان نظریههای مختلف، تبیین ملاصدرا و دکارت را به عنوان دو فیلسوف تاثیرگذار غرب و شرق مورد توجه قرار دادیم. ملاصدرا با لحاظ حیثیت فینفسه مانند دکارت قایل به تغایر نفس و بدن شدهاست، در عین حال با لحاظ للغیر (مقام فعل) ارتباط اتحادی این دو جوهر را طرح کردهاست. این شباهت ما را بر آن داشت پاسخ به این سؤال «کدام تبیین از حیث مبانی و انسجام درون ساختاری به نحو موجهتر و متقنتر این ارتباط را توجیه کردهاست؟ انگیزهی اصلی تدوین رساله باشد. البته این پرسش سؤالهای دیگری را به دنبال دارد که در رساله به آنها پرداختهایم. با تأمل بر مسألهی نفس و بدن و ویژگیهای این دو جوهر و نیز تبیین ارتباط آنها از نظر این دو فیلسوف، برخی وجوه اشتراک و افتراقهایی آشکار گردید، که در رساله به نحو مختصر اشاره شدهاست. از جمله: هر دو فیلسوف به جوهریت، تجرد، بساطت، بقای نفس قائلاند. همچنین هر دو متفکر بر رابطهی اتحادی این دو جوهر تأکید دارند، اما تفسیر ملاصدرا از بساطت، جوهریت و تجرد نفس با تفسیری که دکارت ارائه میدهد متفاوت است در نتیجه تبیین رابطهی اتحادی نیز در نگرش آنها به یک معنی نخواهد بود. پس از مداقه بر مبانی نظریات دکارت و ملاصدرا منشأ اصلی اختلاف نظر را اتخاذ مبانی متفاوت آنها یافتیم. البته مبانی متفاوت پیامدهای گوناگونی را نیز در پی دارد. در رساله با اشاره به برخی از مبانی و پیامدهای این دو نوع نگرش به تنقیح مطلب پرداختیم. پس از بررسی و تأمل بر مطالب مطروحه این نتیجه بدست آمد که با توجه به توصیفی که ملاصدرا از نفس، بدن و ارتباط آنها ارائه دادهاست میتوان ادعا کرد نظریهی وی مستخرج از مبانی اوست. به همین دلیل به نحو مستدلتر انسان و رابطهی این دو بُعد وجودی او را توضیح دادهاست، به گونهای که با چالشها و پیامدهای منفی کمتری مواجه است. گرچه دکارت نیز مانند ملاصدرا مدعی ارتباط اتحادی نفس و بدن است، اما به نحو درون ساختاری نتوانستهاست ادعای خود را توجیه کند. به تعبیری مبانی وی در اثبات ادعای اتحاد نفس و بدن ناکارآمد تلقی شدهاست. در نتیجه تبیین وی زمینهی طرح نظریات بعضاً مباین با نظریهی او را فراهم کردهاست.
- Abstract
-
Explanation Of mind and body relationship is one of the most disputed problems during the history of thought (ideas). In this thesis explanation of Descartes and Mulla Sadra as two affect philosopher of west & east through the different theories, was considered.
Since that Mulla Sadra commented on distinction mind and body with respect to aspect like Descartes and he has stated the unity relationship and due to his aspect in otherself and or act posision unity .this analogis had motivated us answer to this question: which explanation about this relationship is more justified and firm in terms of insid the structural and plausible basically?
Ansering this question is the main motivation for writing this thesis. Ofcours this question causes other questions which were considered in this thesis. With considering to mind and body problem،s and their fwatures of these two substans and also considering to these two philosopher،s idea about their relationship،s between mind and body some ofsimilarity and segregations was appeared.
Both of them (Descartes and Mulla Sadra) are agreeded with abstraction, simpilicity and survival of the mind.also both thinkers emphasise on the union relationship between two substance. But Sadra،s interpretation from mind،s Incorporeality ، Substatiation ، Simplicity is different with Descartes،s interpretation. As a result explanation of union relationship is not as a same. With reflection and study on principles and outcomes of these two attitudes, it was concluded that Sadra،s explanation was extracted of his basics. For this reason this the relationship has explained more accurately. So his theory is encountered to less challenge while Descartes structural manner is disabling to justify his claim. Thus his explantion about relationship between mind and body has been caused contradictinal theories.
Keywords:
Suol, body, Descartes, Mulla Sadra , relevance unity , Humanology