درباره میرزا حسینخان سپهسالار
درباره میرزا حسینخان سپهسالار:
میرزا حسین قزوینی (۱۲۰۶-۱۲۶۰ شمسی-۱۸۸۱ میلادی) ملقب به مشیرالدوله و بعد ملقب به سپهسالار، به مدت ۲ سال صدراعظم ایران بود.
او فرزند میرزا محمد نبی قزوینی و برادر میرزا یحیی قزوینی بود. پس از تحصیلات مقدماتی و مدتی تحصیل در دارالفنون، به مأموریتهای خارجی رفت. به زبانهای فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت. او در دوران صدراعظمی امیرکبیر نزدیک به سه سال کارپرداز ایران در بمبئی بود و مدتی پس از مراجعت از هندوستان، کنسول ایران در تفلیس شد. در سالهای آخر صدارت میرزا آقاخان نوری، وزیر مختار ایران در استانبول شد. او ۱۰ سال وزیرمختار ایران در استانبول بود و پس از آن هم با رتبه سفیر کبیری دو سال دیگر در استانبول ماند. مشاور حقوقی و همراهترین فرد به سپهسالار حاج قربان خان هندویی آملی بود.
مشیرالدوله در یک دوره ۲۰ ساله در خارج از ایران به سر برد. در دوره ۱۲ ساله اقامت خود در استانبول جنبشهای قانون خواهی و مشروطهطلبی اروپا را که در عثمانی بازتاب گستردهای داشت از نزدیک مشاهده کرد و با تکاپوی روشنفکران عثمانی برای دستیابی به قانون اساسی و بنای مجلس قانونگذاری آشنا شد.
در سالهای 1250-1240 شمسی، در زمان صدارت میرزا یوسف مستوفیالممالک، ایران دچار چهار خشکسالی شده بود و قحطی، وبا و مهاجرت جمعیت کشور را کاهش داده بود. به دنبال آن تجارت و کسب کار به هم دچار رکود شده بود. از سویی دیگر کاهش تولید ابریشم، بهعنوان محصول عمده صادراتی ایران و محل تأمین ارز، بهشدت کاهشیافته بود. کشور با بحران اقتصادی تمام عیار مواجه بود.
در سال ۱۲۴۹ شمسی، ناصرالدینشاه به عتبات عالیات سفر کرد. شاه در مسیر عتبات اوضاع پریشان مردم را مشاهده کرد. از سوی دیگر در عثمانی اصلاحات مدحت پاشا باعث پیشرفت چشمگیر شده بود و تأسیس نیروی دریایی عثمانی در خلیجفارس موجب تهدید منافع ایران شده بود. میرزا حسینخان در این سفر بهعنوان سفیر در استانبول همراه شاه بود، در زمینه اصلاحات عثمانی و مشکلات ایران و لزوم انجام اصلاحات با شاه گفتگو میکرد. مشاهده عینی تأثیر تنظیمات در عراق و مقایسه آن با اوضاع پریشان اقتصادی ایران شاه را به انجام اصلاحات مصمم کرد. او در پایان سفر به عتبات، میرزا حسینخان را با خود به تهران آورد و او را به «وزارت عدلیه و اوقاف و وظایف» گمارد. مشیرالدوله، کمتر از یک سال بعد، در ۶ مهر ۱۲۵۰ با لقب سپهسالار اعظم وزیر جنگ و در ۲۲ آبان صدراعظم ایران شد. دوره صدارت او دو سال بود و در شهریور ۵۲ در راه بازگشت از اولین سفر شاه به اروپا بر اثر فشار مخالفان داخلی استعفا داد. بااینحال تا مهر ۵۹ مسئولیت وزارت جنگ و خارجه را بر عهده داشت. پس از آن معزول و حاکم قزوین و سپس خراسان شد. در ۳۰ آبان ۶۰ در سن ۵۴ سالگی در مشهد نابهنگام درگذشت.
سپهسالار را میتوان نماینده موج سوم اصلاحگری از دوران حکومت قاجار، پس ازعباس میرزا و امیرکبیر، دانست. او در دوران صدارت و وزارت دست به اصلاحات سیاسی و اجتماعی زد. قانونگذاری باهدف تغییر حکومت خودکامه فردی به حکومت منتظم (قانونمند)، کاهش قدرت حکام و حفظ حقوق رعیت، ازجمله تلاشهای جدی او در مدرن کردن حکومت ایران بود. در جهت دیگر با تأسیس روزنامههای فراوان سعی در تربیت و آگاهی بخشی عموم کرد. در دوران وزارت جنگ نیز با استخدام معلم از اتریش دست به ایجاد قشون نمونه زد. همچنین با تأسیس مدرسه نظامی (اتاماژوری) به تربیت افسران نظامی برای قشون همت گماشت.