تأثیر تغییر اوضاع و احوال بر قراردادها از منظر حقوق تطبیقی

شماره مجلد: ۱ | سال اول/ شماره ۱ - زمستان ۱۳۸۱          کد مقاله: ۶           صفحه: ۱۵۴ - ۱۳۷

محسن اسماعیلی

چکیده:

دشواری و مشقت غیر معمول، و نه ناممکن شدن اجرای تعهد، عنصر اصلی نظریه‌ی تأثیر تغییر اوضاع و احوال بر قرارداد‌‌ها و موجب تمیز آن از سایر معاذیر اجرای قراردادهاست. طرفداران این عقیده کوشیده‌اند با توجیهاتی نظیر شرط ضمنی، لزوم رعایت حسن نیت، برهم خوردن تعادل عوضین‌ و سوء استفاده از حق، واقعیت‌های زندگی اجتماعی را به عدالت نزدیک‌تر کنند. مخالفان نیز با تحلیل و نقد این دلایل، مقتضای مصالح اقتصادی و اجتماعی را پایبندی بیشتر به اصل لزوم قرار‌دادها دانسته و در پذیرش نظریه‌ی مورد بحث مقاومت نشان داده‌اند. گرچه نظریه‌پردازان و نهادهای حقوق بین‌الملل تمایل بیشتری به تسلیم در برابر این نظریه دارند، اما مبانی حقوق داخلی و پیشینه‌ی فقهی ما به آسانی سقوط یا تعلیق تعهد در اثر تغییر اوضاع و احوال را پذیرا نمی‌شود؛ گرچه، به اعتقاد نگارنده، پیدایش حق فسخ در این هنگام را هم نمی‌توان به کلی مردود دانست.

کلمات کلیدی : قرارداد، سقوط تعهد، تغییر اوضاع و احوال، تعلیق اجرا، دیوان دادرسی دعاوی ایران و ایالات متحده