سیر تاریخی مسئلهی تغیر
شماره مجلد: ۸ | سال چهارم/ شماره ۱۳ و ۱۴ - زمستان ۱۳۸۴ و بهار ۱۳۸۵ کد مقاله: ۵۴ صفحه: ۸۶ - ۶۷
مرتضی قرایی
چکیده:
در برابر فهم عرفی که میخواهد بین دگرگونی و حفظ هویت شیء جمع کند، برخی فیلسوفان اشیا را در جریان و سیلان دائم میدانستند و برخی دیگر تغیر و دگرگونی را توهم دانستند. ارسطو در مقام تنسیق فهم عرفی ضمن تفکیک کون و فساد از حرکت، کون و فساد را ویژهی جواهر اشیا و حرکت را مخصوص پارهای از اعراض اشیا: کم، کیف و أین دانست. فیلسوفان مسلمان نیز مشی ارسطو را پیمودند، با این تفاوت که ابنسینا مقولهی وضع را نیز که ارسطو همان حرکت أینی میدانست، دستخوش حرکت دانسته، به حرکت وضعی نیز قائل شد. تا زمان صدرای شیرازی، فیلسوفان مسلمان تقریباً همگی، منکر حرکت در جوهر بودند. صدرالدین شیرازی که نخست از رأی پیشینیان دفاع میکرد، سرانجام به این رأی گرایید که حرکت اعراض شیء، خود، دال بر حرکت جوهر و نا آرامی نهاد اشیا است.
کلمات کلیدی : حرکت، حرکت جوهری، تغییر، کون و فساد، حرکت عرضی